کرج زندگی میکردم و چون به سرمای اراک عادت داشتم بخاری را بیرون نیاوردم تا اینکه ناغافل به سرمای ناجوری خوردم. بخاری را بیرون آوردن دیدم، شیشهاش شکسته. زنگ زدم به تعمیرکار، گفت هشتاد تومان شیشه و صد و بیست تومان دستمزد. سال نود و شش بود و هر دلار آمریکا سه هزار و دویست تومان. گفتم نه! رفتم سه روز گشتم تا شیشهی بخاری را پیدا کردم. بیست و دو هزار تومان یک مدلش بود و سی و چهار هزار تومان یک مدل دیگر. هجده هزار تومانی هم داشت البته. رفتم خانه، ابزاری که داشتم را ریختم کف خانه و خودم ردیفش کردم. سختتر از چیزی بود که فکر میکردم چون ورق تاب بر میداشت و بدقلق بود. مدتی بعد وسط یک برف سنگین، دیدم سایهای پشت بخاری و روی دیوار بازی میکند و صدای کورهی نانوایی میآید. گوشم به صداها حساس است و مغزم عادت کرده چیزی را بیخیال نشود. جای بخاری خیلی بد بود. رفتم بخاری را کشیدم جلو و دیدم از زیر شمعک و کنترلش شعله بیرون زده و گاهی این شعله به گاز زیر مشعل میگیرد و گازی که باید داخل کوره بسوزد، بیرون کورهی بخاری تنوره میکشد. زنگ زدم به داش احمد و هرمز، تلفنی مشورت گرفتم و ابزارم را ریختم کف خانه. بخاری را تا پیچ آخرش باز کردم. وقتی بستم متوجه شدم کار نمیکند و دوباره بازش کردم. سه بار بخاری را کامل باز کردم و دوباره بستم. ساعت را یک ساعت به یک ساعت کوک کردم که گاز نگیرد و خفه نشوم یا خانه منفجر نشود. درز پنجره را باز گذاشتم و خوابیدم. صبح خیالم راحت شد که درست شده است. چهار سال گذشته، هر دلار آمریکا از سه و دویست شده بیست و هشت هزار تومان. حالا در استان گیلان زندگی میکنم. با چهار برابر پول اجازهی سال نود و شش در یک پارتمان با نصف مساحت محل زندگی قبلی. امروز رفتم سراغ پکیج. خاموش شده بود و روشن نمیشد. سرچ کردم، دو جزوه خواندم و چند فیلم آموزشی دیدم. ابزار را ریختم کف خانه و یک تلاش ناکام زدم که در نتیجهاش کل هیکلم خیس شد. روش را عوض کردم و تلاش دوم را انجام دادم. درست شد. کار ترسناکی بود. بخاری مال خودم بود اما پکیج مال صاحبخانه. میدانید قیمت پکیج چقدر شده است؟ چکار کردند با ما در این سه سال؟ زندگی و آیندهی طبقهی کارگر و طبقهی متوسط ایران نابود شد برای اینکه مقاومت کنیم. چرا مقاومت کنیم؟ برای اینکه اورانیوم غنی کنیم. چرا اورانیوم غنی کنیم؟ که قوی شویم. چرا پس ضعیف و ضعیفتر شدیم؟ برای اینکه قرار است بعداً قوی شویم. از نظر اقتصادی قوی شویم؟ نه. از نظر اتمی و نظامی. اقتصاد و معیشت مردم پس چه؟ علیه امنیت ملی حرف نزن ای وطنفروشِ بیدین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر