۱۴۰۰ خرداد ۲۰, پنجشنبه

جلسه دوم مقدمات ژئوپلیتیک و مسئله‌ی ایران

 

مقدمات ژئوپلیتیک و مسئله‌ی ایران

جلسه‌ی دوم  -  ۱۷ خرداد ۱۴۰۰

 

با حضور سیاوش فلاحپور، محمدعلی جنت خواه و عابد توانچه

 

دو ساعت و نیم اول - صحبت‌های ارائه دهندگان و میزبانان

یک ساعت و نیم پایانی - سوال و جواب مخاطبان و منتقدان

 

لینک دانلود از کانال عصیان:

T.me/AbedTavancheh

 

راه‌های ارتباط و آرشیو دیگر مطالب:

Https://takravi.blogspot.com

http://instagram.com/abed_tavancheh

http://twitter.com/abed_tavanche

https://www.clubhouse.com/@tavancheh

 

۱۴۰۰ خرداد ۱۲, چهارشنبه

بچه ات را نزن که کون همسایه ات بسوزد

 

 



ناو خارک، مهمترین و بزرگترین نام نیروی دریایی ایران غرق شد. این ناو به صورت تخصصی برای پشتیبانی از ناوهای نیروی دریایی در آبهای آزاد طراحی شده بود. ایران به خاطر سیاستهای نادرست جمهوری اسلامی، تحریم و انزوا، دیگر نه پولی برای خرید چنین ناوی دارد و نه کشوری حاضر می شود این ناو را برایش بسازد. در حالی که کمر نیروی دریایی ایران شکسته است می‌بینید چطور امثال این فرد از غرق شدن مهمترین ناو نیروی دریایی ایران ذوق‌زده شده اند؟ رضا تقی‌زاده مهمان دائمی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است. اینها اسم خودشان را گذاشته‌اند کارشناس، سلطنت‌طلبهای وطن‌پرست، راست‌گرایان آزادی‌خواه، میهن‌دوست، دموکراسی‌خواه و اپوزیسیون اما از امثال رائفی‌پور، عباسی، شریعتمداری کیهان و سایر #ویرانی‌طلبان بدتر هستند. خارج‌نشین‌هایی که دم خروس‌شان اینجاها بیرون می‌زند. انگار نه انگار جامعه‌ی ایران فردای بدون جمهوری اسلامی هم نیاز به نیروی دریایی دارد. فردای جمهوری اسلامی هم نیاز به ابزار، زیرساخت و امکانات دارد. فردای جمهوری اسلامی هم نیاز به حفظ تعادل و توازن قوا در منطقه و خاورمیانه دارد.

هر حکومتی یک روز می‌آید و یک روز می‌رود. تغییر، حکمِ تاریخ است. هرگز از لج حکومت غیر مردمی و قدرت غیرپاسخگو، تن به ویرانی و خودزنی ندهید. با استبداد باید مبارزه کرد اما راه مبارزه با استبداد، ویرانی جامعه و نابودی امکانات حیاتی و ضروری نیست. به قول قدیمی‌ها بچه‌ات را نزن تا کو.ن همسایه‌ات بسوزد.

نظرات متفاوت است. درباره‌ی شکل اعتراضات خیابانی موافق و مخالف وجود دارد. اما در برخی مقایسه‌ها واقعاً نمی‌شود تفاوت‌های جدی و مهم را ندید. مثلاً در اعتراضات خیابانی برای مقابله با گاز اشک‌آور مردم سطل آشغال آتش می‌زنند. نظر من این است که فدای سرشان. افرادی هم مخالف هستند. اما هیچ عقل سالمی قبول نمی‌کند کسی در اعتراض به جمهوری اسلامی مثلاً در آب آشامیدنی شهرها سم بریزد یا در مدرسه و بیمارستان و بازار بمب بگذارد یا انبار کالاهای اساسی را آتش بزند.

 مثلاً از نظر من آنچنان مهم نیست بانکی تخریب شود. بانک در مقابل جان انسان‌ها ارزشی ندارد. پول خود مردم دستشان است و سه سوت بازسازی می‌کنند اما کسی با این مخالف است که بیمارستان، آتش‌نشانی، اورژانس، صنایع و ... نباید آسیب ببیند؟ ناو خارک در دریا بوده؛ از ناو خارک برای سرکوب مردم ایران، اقوام، اقلیت‌ها، زنان و کارگران و جوانان استفاده نشده است که الان کسی خوشحال باشد یا از آن دفاع کند. دلیل خوشحالی این فرد چیست؟

به کسانی که از یک قاره و یک اقیانوس آنطرف‌تر برای مردم ایران، برای جامعه ایران و برای زندگی میلیون‌ها انسان نسخه می‌پیچند شک کنید. چه محور مقاومتی‌های سواحل اروپا و آمریکا، چه جنگ‌طلب‌ها، چه افراد در استخدام دولت‌های خارجی، چه پناهندگان سیاسی جنبش سبزی که از فرنگ به حاکمان جمهوری اسلامی توصیه به ساخت بمب اتم می‌کنند و چه کسانی که شعور این را ندارند بین جامعه ایران و جمهوری اسلامی تفاوت بگذارند.



لینک صفحه اینستاگرام

۱۴۰۰ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

اصل صد و یازده قانون اساسی جمهوری اسلامی - جانشینی رهبر

 



با وجود شورای نگهبان، قوه قضائیه و حکم حکومتی، نه مجلس کاره‌ای است و نه دولت (قوه مجریه). حتی در صورتی که مجلس و دولت هر دو در دست یک جناح باشند، توانایی انجام کاری خارج از اراده و تصمیم هسته‌‌ی سخت قدرت را ندارند. زمانی که محمد خاتمی به شکل غیرمنتظره‌ای رای آورد و مجلس هم دست اصلاح‌طلبان افتاد و جمهوری اسلامی هنوز ابزار و شیوه‌های سرکوب را نوسازی و تجهیز نکرده بود و امثال قالیباف را برای یاد گرفتن سرکوب اعتراضات به خارج نفرستاده بودتد و هنوز نیروی ضدشورش به معنای امروزی آن در ایران وجود نداشت، در نهایت دولت و مجلس اصلاح‌طلب در برابر سپاه، قوه قضاییه و شورای نگهبان و  حکم حکومتی هیچ کاری نتوانستند بکنند و نمی‌توانند که بکنند.

قوه مجریه فقط می‌تواند بین خطوط تعیین شده توسط هسته سخت قدرت، کمی بازی کند. نیروهای نظامی به کلی خارج از اراده و اختیار مجلس و دولت است. نیروهای پلیس به کلی خارج از اراده مجلس و دولت است. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به کلی خارج از اراده مجلس و دولت است. سیاست خارجی در کل خارج از حیطه مجلس و دولت، تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری می‌شود. مسائل کلان و سیاست‌های مهم اقتصادی خارج از حیطه مجلس و دولت است. مهمترین وزرای کابینه دولت هم باید از بین گزینه‌های مورد تایید رهبر انتخاب شود. اختیار اینترنت و ارتباطات و هر چیز دیگری هم دست دولت و مجلس نیست. یک قاضی دون‌پایه می‌تواند با یک حکم به راحتی تلگرام یا هر جای دیگری که دلش بخواهد را فیلتر کند. قاضی‌ای که حکم فیلتر تلگرام را داد خودش به جرم فساد در زندان است! فاسدان برای مانده در قدرت هر کاری می‌کنند. و یک سوال مهم: چند درصد از بودجه توسط مجلس بحث و بررسی می‌شود؟ پاسخ: فقط سی درصد. هفتاد درصد آنرا بوووق!

در دولت و مجلس کسی رویش را زیاد کند سریع از طریق قوه قضاییه فتیله‌پیچ می‌شود و در انتخابات بعدی در شورای نگهبان رد صلاحیت شده، از سر سفره انقلاب بلندش می‌کنند. چتر حمایتی را از رویش بر می دارند تا رسانه‌ها و رقبا پوستش را بکنند. و کارهای دیگر!

  

 تنها نکته مهم در دولت و مجلس، دسترسی به پول و رانت است. دولت به پول دسترسی دارد. مجلس هم چون می‌تواند گوش وزرای دولت را بکشد روی این ‌پولها اثر دارد. دعوا بر سر پول، رانت، قرارداد و... است. فرض کنید شما امروز خبردار شوید که قیمت دلار قرار است ماه دیگر سه برابر شود. همین یک رانت اطلاعاتی می‌تواند شما را پولدار کند. قرارداد فلان واردات با ارز دولتی را به شما بدهند تبدیل به ابَر میلیاردر می‌شوید. دولت  سفره انقلاب است و مجلس محل چلاندن دولت است. هرچه دولت پول بیشتری داشته باشد رفتارها خشن‌تر می‌شود. وسط این ‌پول‌پاشی دولت، زندگی مردم عادی هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

 

دو نگاه به این دولت و مجلس هست:

نگاه اول اینکه وقتی حاکمیت یکدست نیست، همیشه بهانه می‌‌اورد که نظام خوب است و همه تقصیرها گردن انتخاب خود مردم است. بنابرابن چه بهتر که انتخابات جمع شود و کلاً #یک_نفر همه تصمیمات را بگیرد و خودش هم جوابگو باشد تا دیگر بهانه نداشنه باشد. سیستم هم دیر یا زود از دستش خسته شود و در نهایت ساختار عوض شود.

 

نگاه دوم اینکه شرایط بد اقتصادی و فرهنگی باعث تضعیف جامعه مدنی و تقویت اقتدارگرایی و استبداد می‌شود. برای همین لازم است به هر جوب خشک و گزینه‌ی پلاستیکی رای داد تا بازی هسته سخت قدرت خراب شود و درگیری بین جناح‌های قدرت باعث اصطکاک و استهلاک سیستم شود. به دلیل اختلافات میان جناح‌هاب قدرت اخبار از درون سیستم به بیرون درز کند و خلاصه سر راه تندروها دست‌انداز ساخته شود.

 

پی‌نوشت. نظر خود من این است که رفتار هسته سخت قدرت وقتی که دولت و مجلس مورد نظرشان روی کار نیست بسیار خطرناک‌تر است. چون همان کارهایی را می‌کنند که همیشه می‌کنند اما پنهانی و در لفافه و تمیز. وقتی دولت و مجلس دست خودسان است به شدت دچار میل به بازنمایی و نمایش می‌شوند. حداقل در این شرایط زخم‌هایی که به طبقه کارگر، طبقه متوسط و جامعه ایران می‌زنند بدون آمپول بیحسی است و جامعه مانند دوران روحانی با شیب کم چوب به آستینش نمی‌رود. چه بهتر که مانند دوران محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور اصولگرا و ارزشی و محبوب نظام، همه چیز رو و علنی و زمخت باشد نه با روکش مخملی.

 

ولی در این انتخابات مسئله اصلاً دولت نیست. دولت یک مسئله‌ی تمام شده است. از سه سال پیش نوشته‌ام که در ایران دیگر چیزی به اسم دولت وجود ندارد. دولت فقط یک‌پیمانکار است. پروژه انجام می‌دهد و پولش را می‌گیرد. مسئله در این انتخابات جانشینی است. اگر نبود، بازی قدیمی را به هم‌نمی‌زدند و رقابت اصلاح‌طلب و اصولگرا همچنان ادامه می‌یافت. دولت برای این مهم شده که بوووق! تمام حساسیت‌ها روی رای دادن و یا رای ندادن هم فقط معنی دارد که ارتباطی به این بوووق داشته باشد.

چون روی کاغذ اثر دولت روی بوووق زیاد است و در عمل رئیس دولت طبق قانون نفر شماره دو قدرت محسوب می شود و می‌تواند به صورت موقت جایگزین بوووق شود و اگر نیاز به تغییر قانون اساسی باشد وظیفه انجام رفراندوم برای بوووق را دارد.

 

 

در صورت تمایل می‌توانید هایلایت «قانون اساسی»، «عصر جدید»، «تئوری قرارداد» و «ایدئولوژی» را روی صفحه اینستاگرامم بخوانید.

.

بازی پورتوریکو

    این یکی از بازی های مورد علاقه‌ی من و همسرم است. هر دو در آن مدعی هستیم، بر سر آن دعواها کرده‌ایم و هر کدام از ما برای پیروزی در این ب...