وقتی مطلبی را میخوانید زیاد به فکر چیزهایی که نمیفهمید یا در ذهنتان نمیماند نباشید. حرص نزنید، نا امید نباشید و غمگین نشوید وگرنه نقد را فدای نسیه میکنید. حال را فدای آینده میکنید.
گسترگی، ژرفا و کرانهی اندیشه انسانی به قدری وسیع است که اگر تمام زندگی خودتان را هم وقف آن کنید سیراب نمیشوید. بنابراین به جای اینکه همهاش به فکر ضبط کردن، عکس گرفتن و یادداشت کردن باشید اول خوب بخوانید، خوب ببینید و خوب گوش کنید و خوب فکر کنید. آن اندازهای که میتوانید بفهمید. نگران آنچه از دست میرود نباشید، آنچه که در این رفتن و آمدنها و مواجههها و اتفاقات و برخوردها و تجربهها و مطالعات و بحثها در شما باقی میماند مهم است.
به مرور زمان و بدون اینکه خودتان بفهمید ظرف شما بزرگتر میشود. تلاش نکنید دریا را در لیوانی که هستید/هستیم جا دهید. شیرجه بزنید و لذت ببرید. اگر آن لب بیاستید و هی بترسید و نگاه کنید عضلات شما، روان شما و هستی شما منقبض و خشک میشود. از حرکت نترسید. از شروع نترسید. از تغییر نترسید. به قول صمد بهرنگی «همهاش که نباید ترسید، راه که بیافتیم ترسمان میریزد.» از آنچه میفهمید، آنچه میخوانید، از تلاشی که میکنید و از جریان پیوستهی رشد خودتان لذت ببرید تا به مرور زمان دریا در شما غرق شود.