قرار بود سوسیالیسم را در موزه های
تاریخ ببینیم و لیبرال دموکراسی پایان تاریخ باشد اما قوی ترین دژ سرمایه داری خود
در حال فروپاشی است. نسل جدید در آمریکا نه تنها از واژه سوسیالیسم نمیترسند و نسبت
به آن واکنش هیستریک نشان نمی دهند، که به آن اقبال نشان می دهند.
درست است درک و سطح رجوع به سوسیالیسم
در جامعه آمریکا فعلا حالت جنینی دارد و دارای عمق کافی نیست اما چیزی که باید شروع
شود، شروع شده است. مردم جهان به حکم تعیینات زندگی مادی خود به این نقطه رسیده اند
و خواهند رسید که باید میان سوسیالیسم یا بربریت یکی را انتخاب کنند.
برادر جرج بوش به دلیل عدم استقبال
مردم آمریکا از انتخابات کنار رفت. پاپ، اعلام کرده است که ترامپ یک مسیحی واقعی نیست.
مردم انگلیس برای ممانعت از ورود ترامپ به کشورشان 400 هزار امضا به دولت تحویل داده
اند. هیلاری کلینتون از خدا مایه گذاشته است و سعی دارد انتخابات را به شکل فمنیسمِ
لیبرالِ مرکزگرا در ایران، زنانه و مردانه کند. مادلین آلبرایت گفته است زنان و دخترانی
که به هیلاری رای ندهند "به جهنم می روند" و گلوريا اشتاينم فمينيست معروف، وقیحانه
گفته است دخترانی که به کمپین های تبلیغاتی ساندرز می روند دنبال "پسر" می گردند! پول های عظیمی _به
مثابه توزیع سیب زمینی رایگان در انتخابات ایران_ از طرف شرکت های اسلحه سازی، توتون
و تنباکو، هواپیما سازی، بانک ها، بیمه ها و شرکت های نفتی به حساب همه کاندیداهای
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سرازیر می شود اما ساندرز بدون حمایت حتی یک کورپیشن
به پیش می رود. او توهم به سبک رویای آمریکایی را بر هم زده است تا بار دیگر به مردم
آمریکا قدرت رویا پردازی و آزاد سازی فکر و اندیشه برای فراروی از وضعیت موجود را هدیه
کند. ساندرز ببرد یا ببازد، ساندرز بر سر حرفهایش بماند یا نمایند؛ در یک واقعیت تغییری
حاصل نمی شود: رویای آمریکایی به پایان رسیده است و نسل جدید آمریکا به قصه ی لولو
خرخره ی آن طرف دیوار و شاه پریان این طرف دیوار، اعتقادی ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر