۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

راهنمای عملی مبارزه با کمونیزم 100% تضمینی



چهل + ده توصیه مفید برای آنتی کمونیست ها

(راهنمای عملی مبارزه با کمونیزم (100% تضمینی)

نویسنده: جِی. اسلاویانسکی
برگردان: شهرام.ش

1- دائما بر این امر پافشاری کنید که مارکسیسم بی­ اعتبار و منسوخ شده، و اصلاً مرده است و جنازه­اش را هم به خاک سپرده­اند. بعد برای بقیه عمر حرفه­ای­تان، از به شلاق بستن این اسب مرده یک شغل نان و آب­دار برای خودتان دست و پا کنید.

2- یادتان باشد، تمام مرگ­های غیر طبیعی که در دوران حکومت «کمونیستی» روی داده، نه تنها قابل بستن به رهبران دولت [مذکور] است، بلکه این قابلیت را دارد که به مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی نیز نسبت داده شود. مرگ­هایی که به دلایل مشابه در دولت­های غیرکمونیستی روی می­دهد را زیر سیبیلی در کنید.

3- کمونیزم یا مارکسیسم هر آن چیزی است که شما دلتان بخواهد. در برچسب زدن به کشورها، جنبش­ها و رژیم­ها تحت عنوان «کمونیست» قطع نظر از چیزهایی مثل اهداف واقعی، ایدئولوژی بیان شده، روابط دیپلماتیک، سیاست اقتصادی، و یا روابط مالکیتی ، خود را کاملا آزاد احساس کنید.

4- هرگاه یک سر کشمکش و نبردی کمونیست­ها بوده باشند، وقوع آن نبرد و تبعات مرگ­آفرین­اش را می­توانید به پای کمونیسم بگذارید. در به کار گیری این متود در مورد جنگ جهانی دوم کمی احتیاط کنید. جنبش­های فاشیستی که بر علیه شوروی و یا پارتیزان­های کمونیست می­جنگیدند، خوب هستند، اما مواظب باشید علناً از آلمان نازی تمجید و ستایش نکنید. اگر این میل به تحسین و ستایش خیلی به شما فشار می­آورد، در جلسات خصوصی به این کار مبادرت کنید.


5- شما تصمیم می­گیرید که مارکسیزم واقعا به چه معناست، و نماینده مشروع و برحق کمونیسم که بوده است. علی رغم این که واقعاً از تروتسکی بدتان می­آید، اما برای این که کارتان راه بیفتد وانمود کنید که طرفدار تروتسکی هستید و قدرت به نوعی توسط استالین ربوده شده است.

6- دائما از جرج ارول صحبت کنید. از کتاب­های مزرعه حیوانات و 1984 نقل قول بیاورید. اصلا نگران این نباشید که ارول هیچ وقت گذرش هم به شوروی نیافتاده است و هر دوی این کتاب­ها رمان هستند.

7- بدون توجه به داده ­های آماری جمعیتی و یا هم­خوانی داده­ها، از میزان عظیم تلفات سخن­سرایی کنید. سه میلیون نفر مرگ از قحطی؟ هفت میلیون؟ ده میلیون؟ کلاً سر جمع 100 میلیون نفر تلفات؟ نیازی هم نیست نگران این باشید که کسی کار شما را بررسی می­کند یا نه، همان طور که خوشبختانه شما هم کار کسی را تطبیق نداده و بررسی نکرده­اید.

8- هر شخصی، هر زمانی در یک حکومت کمونیستی دستگیر شده باشد، به احتمال بسیار زیاد بی­گناه بوده و از هر جرمی مبرا است. کمونیست­ها فقط شاعران بی­آزار و رسولان سیاسی که می­خواستند پیام­های سراسر مهر و زیباییشان را در جهان بپراکنند، دستگیر می­کرده­اند.

9- پشت هر کاری که استالین کرده و یا نکرده است، انگیزه ی پنهانی فاسد و شیطانی وجود داشته است. هر کاری.

10- با الهام از توصیه شماره 9، به یاد داشته باشید که استالین یک قادر مطلق بود، شاید تجسّدی از ویشنو خدای هندوها، که کاملا از هر آن چه در شوروی می­گذشت آگاه بود و بر همه وقایع روی داده از 1924 تا 1953 کنترل کامل داشت. همه وقایع این دوران به اراده استالین روی می­داده است. استالین از جزئیات دقیق همۀ موارد جنایی که در آن دوران اتفاق می­افتاد مطلع بود و در نتیجۀ ستمکاری بی حد و حصر او بود که میلیون­ها تن انسان بی­گناه بدون توجه به این که شغلشان چه بوده یا کجا زندگی می­کرده­اند، همین طوری و بی­دلیل به جوخه­های آتش سپرده شده­اند. استالین قادر مطلق و و توانا بوده، پس او نمی توانسته به اطلاعاتی که از ده­ها هزار نفر از زیردستانش می­رسیده، هیچ­گونه وابستگی داشته باشد.

11- به طور مداوم به حکومت­های کمونیستی به خاطر اقداماتی که مشابه آن­ها در حکومت­های سرمایه­داری همه روزه صورت می­گیرند حمله کنید.

12- ادعا کنید که مارکسیزم ناکجا­آبادی است، چون که از توصیف­اش از جامعۀ محتمل آتی چنین بر می­آید. مدام ادعا کنید که مارکسیزم شکست خورده چون هیچ وقت توصیفی پر طول و تفصیل از چگونگی جامعه کمونیستی آرمانی­اش به دست نداده است. به این تناقض عظیم که در این جا بین این دو ادعا می­بینید هم هیچ توجهی نکنید.

13- شروع کنید مارکسیسم را به گونه­ای ایمان مذهبی، انتظار باوری، و یا هر زهرمار معنوی دیگری که به ذهنتان می­رسد ارجاع دهید. وقتی هم کسانی به شما نشان دهند که می­توان میان هر ایدئولوژی سیاسی و سایر مذاهب شباهت­هایی یافت، از آن­ها روی بگردانید.

14- اصول حمله دوگانۀ ضد کمونیستی را به یاد داشته باشید: زیرآب سیستم پسااستالینی را در زمین اقتصاد بزنید، و مدعی شوید که این سیستم ابدا کارایی ندارد. هر وقت هم طرف شما مطلع از آب درآمد و به شما خاطر نشان کرد که همین سیاست اقتصادی سوسیالیستی در دوران استالین کارا بوده، و در واقع بسیار خوب هم کار می­کرده است، آن وقت به آن دوران از جنبۀ حقوق بشری حمله کنید.

15- دو کلمه -طبیعت بشر (فطرت). طبیعت بشری چیست؟ برای مقصود شما، طبیعت بشری توضیحی فوری است که نشان می دهد چرا ایده­ها و یا سیستم­های سیاسی که خوش­آیند شما نیست اشتباه هستند.

16- انقلاب بلشویکی از دل خشونت و خونریزی بیرون آمد. انقلاب­های بورژوایی همگی با رفراندوم­های دموکراتیک به انجام رسیده، و به هیچ وجه در آن­ها خشونتی روی نداده است.

17- دائما از کلماتی مثل «آزادی» و «دموکراسی» استفاده کنید. هیچ جدالی را هم بر سر تعریف این اصطلاحات نپذیرید.

18- کمونیست­ها می­توانند له و یا علیه هر آن چیزی باشند که در عرصه مشخص مورد نظر شما رایج و مورد پسند است. اگر شما برای جماعتی دست راستی موعظه می­کنید، کمونیست­ها طرفدار انحطاط و تباهی و همجنس­گرایی هستند. اگر برای جمعی همگام با مُد روز سخنرانی می­کنید، کمونیست­ها قبلا همجنس­گرا هراس بوده­اند. در اصل، کمونیست­ها هم­زمان هم خواهان انحطاط اخلاقی و هم اُمُّل­هایی منزه­طلب هستند. مجدداً، به این تناقض نیز توجهی نکنید.

19- به طور مداوم استالین را به خاطر پیمان عدم تجاوز «مولوتف – ریبن بروپ» به باد انتقاد بگیرید، و هم زمان حمایت و هم دستی آمریکا، بریتانیا و فرانسه را با آلمان نازی، ایتالیای فاشیستی و امپراطوری ژاپن خیلی پیش از آغاز جنگ و حتی تا حدودی پس از شروع آن نادیده بگیرید. طبق معمول، اجازه ندهید طرف بحث تان مفاد این پیمان عدم تجاوز را باز کند.

20- «آزادی» نوبنیاد اروپای شرقی را ستایش کنید. از کاهش عظیم جمعیت ناشی از مهاجرت، پایین آمدن نرخ زاد و ولد، مسئلۀ کلان الکل و مواد مخدر، بی­ثباتی سیاسی، جنگ­های داخلی، پاک­سازی­های قومی، تجارت غیرقانونی سکس و کودکان حاصل از روسپیگری، جنایت سازمان یافته، نرخ بالای خودکشی، بیکاری، بیماری و امثالهم یک سره صرف نظر کنید. اصلا وقتی شما «آزادی بیان» دارید کی به این­ها اهمیت می­دهد!؟

21- یک بند درباره فرهنگ ترس در کشورهای کمونیستی سخنرانی کنید. اشاره کنید به این که «نیمه شب درِ خانه­ی آدم را می­زدند». توجه نکنید به این که «نیمه شب با لگد به در خانه می زنند و در حالی که با شاتگان به تو نشانه رفته­اند از تخت خواب به بیرون پرتت می­کنند و غیره تنها به این دلیل که شما مشکوک به ساقی مواد بودن هستید»، اتفاقی معمولی است در نبرد آمریکا علیه مواد مخدر.

22- به کمونیست­ها فحش دهید که مذهب را سرکوب می­کنند. به مذهبی­ها فحش دهید که چرا سکولار نیستند. مگر تناقضی دارد؟!

23- به طنز این ماجرا توجه نکنید که آمریکا هم­اکنون درگیر جنگی فرسایشی و پرهزینه با حریفی است که [برای مقابله با کمونیست ها] خودش ساخته، پشتیبانی کرده و حتی کمک کرده که اولین بار در افغانستان پیروز شود.

24- زمانی که با تمام مشکلات دامنه­دار جهان که اغلب هر روز هم بدتر می­شوند رو در رو شدید و از شما راه حل خواستند، چه چیزی باید گفت؟ «آزادی!» آنقدر تکرار کنید این کلمه را که طرف مقابل فرار کند.

25- به هیچ چیز کمونیست­ها نمی­شود اطمینان کرد. مگر این که تکه­ نوشته ای چیزی پیدا کنید که برای هدف شما به کار آید؛ فلان سخنرانی خروشچف در بهمان جلسه سری و یا هرچه که تروتسکی نوشته است.

26- رهبران کمونیست توهم توطئه داشتند. به یک خروار شواهد موجود از جمله این که سرمایه­داری دوباره در این کشورها استقرار پیدا کرد و نشان داد که خطر واقعی بوده، توجه نکنید.

27- نظام­های کمونیستی هیچ وقت محبوب نبوده اند. اگر شواهد زیادی بر خلاف این نشان داده شد، ادعا کنید که مردم را شستشوی مغزی داده بودند. تلاش نکنید که ببینید این کار از نظر منطقی و امکانات مقدور بوده یا نه.

28- همواره ادّعا کنید که پروگاندای کمونیستی بسیار خام­دستانه و بدوی است. اما اگر یک نفر به سراغ شما آمد و خواست یک سری فیلم­ها و کتاب­های ضد کمونیستی آت و اشغال را به رخ­تان بکشد و بگوید پس این مزخرفات چیست؟ شما سریعاً بزنید به چاک!

29 – از سکولاریسم به نام «آزادی» و «پلورالیسم» ستایش و تمجید کنید تا زمانی که یک کمونیست سر و کلّه اش پیدا شود، آن وقت ورق مذهب را رو کنید و با آن بازی کنید.

30- بی­رحمی­ها و هر چیز بد دیگری که در کشورهای غیر کمونیست اتفاق می­افتد، خطای انسانی و اشتباهات «افراد بد» است. هر چیز بدی که در کشورهای کمونیست اتفاق می­افتد نتیجه­ی کمونیزم، سیستم و ایدئولوژی آن است. در ضمن استالین را هم هیچ وقت فراموش نکنید.

31- این که شما ضد کمونیست هستید، به این معنی است که اصلا لازم نیست بر یک ایده پافشاری کنید و یا ذهن یکپارچه ای داشته باشید. 90 % مواقع، پوپولیست­هایی که ادعای سوسیالیست بودن می­کنند را نصیحت کنید که آن چه که می­گویند سوسیالیسم نیست، بعد سیستم سرمایه­داری را با «روسیه استالینیستی» مقایسه کنید (اگر در موردش چیزی نمی­دانید مهم نیست کافی است که کتاب­های 1984 و مزرعه حیوانات را بخوانید). 99% مواقع در مورد سرمایه­داری شکوه کنید، بعد که کسی از کمون­ها به عنوان یک سیستم آلترناتیو نام برد به بهانه­ای طفره روید. و اگر با فاشیست­های دست راستی سر و کار دارید، پیوسته از تباهی فرهنگی در سیستم سرمایه­داری شکایت کنید در حالی که به طور متعصبانه­ای با مارکسیزم بدون دلیل مشخصی مخالفت می نمایید و به میهن­پرستی تاریخی خود گوشه چشمی دارید.

32- اگر آنارشیست هستید، مرتب انگشت بگذارید بر «شکست» کمونیزم و اصلا توجه نکنید که ایدئولوژی شما مفتخر به داشتن نرخ شکست 100% در کل تاریخ خودش است. تقصیر را بر گردن کمونیست­ها و یا قدرت­های نظامی برتر بیاندازید. دقت نکنید که بهترین جامعه­ی آرمانی هم اگر نتواند در مقابل حملات نسبت به خودش دفاع کند بی­ارزش است.

33-نئونازی؟ کمونیزم برای یهودی­هاست. بحث تمام.

34- نئوهیپی؟ تبت!

35- در حالی که رابطه­ی آمریکا با چین را که در زمان نیکسون آغاز شده و نقش مهم چین در اقتصاد سرمایه­داری آمریکا را مسکوت می­گذارید پیوسته آن نسل­کشی منتسب به مائو را محکوم کنید. هر زمان که می­خواهید در مورد چیزهای مثبت چین صحبت کنید این از برکات سرمایه­داری است و هرگاه که می­خواهید نقدش کنید چین هم­چنان کمونیست است.

36- ادعا کنید که مارکسیسم در معنای واقعی کلمه عملی نیست. البته نئولیبرالیسم، دموکراسی و آزادی هم همین طور اما به این­ها فکر نکنید.

37- همیشه تأکید کنید که بر اساس تحقیقات شما، کمونیست­ها بدون توجه به زمان، کشور، دوره تاریخی، تجربه­های گذشته و هر چیز دیگری به دنبال ساختن یک نسخه­ی به روز از روسیه­ی استالینیستی هستند. به حماقت نهفته در این حرف هم اصلا توجه نکنید. مثلا این که کشور شما دیگر صنعتی شده است و لازم نیست که با یک اقتصاد عقب­افتاده­ی قدیمی دست و پنجه نرم کند.

38- یاد بگیرید که از کلمات معجزه­آسایی مثل «تمامیت­خواه» استفاده کنید. این کلمات می­توانند دو ایدئولوژی کاملا متضاد را به هم وصل کنند: کمونیزم و فاشیزم.

39- اصلا توجه نکنید به این که دولت­های سوسیالیست بیشتر از ناحیه اصلاحاتی که در حیطه بازار انجام دادند دچار بحران شدند.

40- وقتی با مسأله­ی تعداد و یا زمینه­ی تاریخی به چالش کشیده می شوید، تقسیم­بندی خود را بر اساس برچسب­هایی مانند «جباران بی رحم» و «قاتلان سفاک» انجام دهید. به یاد داشته باشید که افرادی مانند استالین تعداد بیشماری از مردم را کشتند، چون مردم­کش بودند و مردم کش بودند، چون تعداد زیادی از مردم را کشتند! کاملا قانع کننده است.

ضمیمه­ی تقویتی مخصوص نوگُلان ضد کمونیست در ایران
41- هر هواپیمایی که سقوط می­کند را توپولوف نامیده و بدون توجه به از رده خارج بودن هواپیما و استانداردهای پایین پرواز در ایران، این اتفاق را مرتبط با کل صنایع و تکنولوژی در شوروی و در نتیجه­ی ناکارآمدی کمونیزم معرفی کنید. در مورد دلالان هواپیما در ایران و «دست نامرئی بازارش» لازم نیست خاطر خود را مشوّش ساخته و یا توضیحی دهید.

42- همسایه شمالی را در کل تاریخ، اتحاد جماهیر شوروی معرفی کنید، چه زمانی که در مورد «ترکمن چای» بحث می کنید و چه زمانی که در مورد تقسیم دریای خزر با مافیای روسی.

43- مهم نیست که رژیم ایران تا مغز استخوان سرمایه¬داری است. اگر می-خواهید در مملکت کاره¬ای شوید، اسلام را به عنوان آلترناتیو سرمایه¬داری و کمونیزم معرفی کنید. اگر کسی جرأت کرده و در این زمینه سوال پرسید که اقتصاد اسلامی چیست؟ با طرح فیزیک اسلامی بلایی بر سرش بیاورید که کلاّ پشیمان شود. بهترین دفاع حمله است.

44- ببینید، وقتی یک راننده اتوبوس در کشوری مثل ونزوئلا رئیس جمهور می شود، این را عاملی برای تخطئه و دالّ بر تبلیغات پوپولیستی آن سیستم سیاسی بدانید، اما وقتی نوه موسیلینی، رهبر فاشیست ایتالیا، که یک پورن استار بوده به سِمت مشاور برلوسکونی منسوب می شود، از شادی فغان برآرید و از این شایسته سالاری تعریف و تمجید کنید!

45- اگر در دهه 60 و در زمان قتل عام کمونیست­ها در زندان­های جمهوری اسلامی در حاکمیت حضور داشته و یا در جریان وقوع آن بوده اید، هیچ اهمیتی ندارد؛ اگر هم که سنّ و سال تان به این مسئله قد نمی دهد که فبها. مهم این است که برای فحاشی به رژیم حتما به دادگاه­های استالینیستی ارجاع دهید. اگر در این مورد چیزی نمی دانید مهم نیست. استالین را به عنوان ناسزا استفاده کنید. یخ اش می­گیرد. در صورت مهارت یافتن در این رشته می­توانید برای ادامه تحصیل با بنیادهای مرتبط با «آزادی» در خارج از کشور نیز تماس بگیرید.

46- تمام کمونیست ها را توده¬ای و و در تمامی ادوار تاریخی به عنوان خائن به مملکت اعلام کنید. اصولا دست توده¬ای¬ها را در پشت تمام سیاست¬های جمهوری اسلامی شناسایی کرده و افشاگری نمایید.

47- اگر طرفدار شاه هستید، کمونیست­ها مسئول سر کار آمدن و جنایت­های رژیم اسلامی هستند. حتما به «ارتجاع سرخ و سیاه» اشاره کنید. اگر طرفدار رژیم هستید، کمونیست­ها، سلطنت­طلبان و مجاهدین را تحت عنوان عنوان دشمنان اسلام شناسایی نموده و کشتن شان را مباح بدانید. اگر مجاهد هستید کمونیست­ها را اپورتونیست­های چپ نما بخوانید مگر آن که برای دست­بوسی و گرفتن جیره خدمت برسند.

48- اگر پیر هستید با بزرگواری و لبخند به کمونیست­ها بگویید که «ما هم در جوانی ….» و «بزرگ می­شوی عاقل می­شوی» و اگر جوان هستید کمونیست­ها را از مُد افتاده، منقرض شده و متعلّق به عصر حجر بدانید.

49- به مذهبی­ها بگویید که زنان چریک­ در خانه­های تیمی، اشتراکی بوده اند و به طرفداران حقوق زنان اعلام کنید که زنان در خانه­های تیمی زیردست و مجبور بوده اند لباس های پوشیده و تیره بر تن داشته باشند. اصولا هرگز به شرایط مبارزه مسلّحانه فکر نکنید. همین شنیده­های شما از روزنامه­های رسمی کافی است. به ویژه در این خصوص به تیم قوچانی مراجعه کنید که اطلاعات ذی قیمتی دارند!

50- با پوزخند و کلبی مسلکی بگویید که دوران انقلاب ها گذشته است. اگر کسی دلیل خواست، جمله را تکرار نموده و بر روی پوزخند تمرکز کنید تا خودش خسته و بی خیال شود.

۳ نظر:

  1. اتفاقا در این نوشته از همه حربه های کمونیستها برای توجیه اعمال خود و خدایانشان استفاده شده. مقایسه خود با دیگر ایدئولوژی ها و اینکه "اگر کمونیستها چنین و چنان بودند، عوضش بورژوا ها هم چنین و چنان هستند" استفاده شده. این روشهای بحث کهنه شده و فقط بدرد همان کمونیستها می خورد.
    با تشکر از ترجمه

    پاسخحذف
  2. دمت گرم خیلی‌ خوب بود
    کلا هرچی‌ مشکل تو دنیا رخ داده، میده، خواهد داد تقصیر کمونیست‌ها بوده و است و خواهد بود

    پاسخحذف
  3. عالی بود، واقعا 99 درصد مخالفان کمونیست بیسوادان تحت تاثیر قرار گرفته ی رسانه ها هستند که حتی یک کتاب و شاید یک مقاله از مارکس و انگلس و لنین نخوانده اند بحث با این افراد واقعا احمقانه و وحشتناک است پیشنهادم به کمونیست ها این است که دست از کلنجار با این آدم ها بردارید چون تمام بحثشان این است که در رژیم های کمونیستی (غافل ازینکه کمونیزم رژیمی ندارد!) آزادی نیست درحالیکه تمام مبارزات کمونیستی برای آزادی بیان و آزادی اعتراضات کارگران است اگر شاهد رشد قارچوار آنتی کمونیست ها در اینترنت هستید فقط بخاطر این است که اینها پایگاه وجایگاه طبقاتی شان هیچ ارتباطی با کارگران ندارند یعنی مسیر خود را مشخص کردند اگر کارگر ضد کمونیستی در ایران پیدا کردید مطمئن باشید مذهبی هستند و نه تنها آنتی کمونیست بلکه آنتی لیبرالیست هم هستند بقیه کارگران که خیل عظیم مردم ایران را تشکیل میدهند همگی یا ناآگاه یا آگاه و کلا مستعد کمونیست شدن هستند اما بخاطر نبود احزاب فعال کمونیستی هیچ مسیری را دنبال نمیکنند و مستقل هستند برای این است که میگویم کمونیست ها باید دست از مبارزات اینترنتی بردارند و به میان خلق و طبقه خود به مبارزه مشغول شوند کمونیست ها هیچوقت در اینترنت موفق نخواهند شد درحالیکه در حضور واقعی همانطور که شاه را انداختند میتوانند شیخ را هم ساقط کنند بورژوازی به هیچ وجه بدون کمک از کارگران توانایی انقلاب ندارد و کارگران هم اصلا میلی به همکاری با این آنتی کمونیست ها ندارند حتی کارگرانی که نه کمونیزم میشناسند و نه لیبرالیزم وقتی هیج یک از خواسته های خود را در شعارهای سبزالله و لیبرال ها نمیبینند اصلا این جنبش های رنگی را تحویل نمیگیرند کارگران مگر دیوانه اند در جنبشی شرکت کنند که هیچ خواسته ای در مورد نان و مسکن و کار در آن مطرح نیست؟

    پاسخحذف

بازی پورتوریکو

    این یکی از بازی های مورد علاقه‌ی من و همسرم است. هر دو در آن مدعی هستیم، بر سر آن دعواها کرده‌ایم و هر کدام از ما برای پیروزی در این ب...