چهل
+ ده توصیه مفید برای آنتی کمونیست ها
(راهنمای
عملی مبارزه با کمونیزم (100% تضمینی)
نویسنده:
جِی. اسلاویانسکی
برگردان:
شهرام.ش
1-
دائما بر این امر پافشاری کنید که مارکسیسم بی اعتبار و منسوخ شده، و اصلاً مرده
است و جنازهاش را هم به خاک سپردهاند. بعد برای بقیه عمر حرفهایتان، از به
شلاق بستن این اسب مرده یک شغل نان و آبدار برای خودتان دست و پا کنید.
2-
یادتان باشد، تمام مرگهای غیر طبیعی که در دوران حکومت «کمونیستی» روی داده، نه
تنها قابل بستن به رهبران دولت [مذکور] است، بلکه این قابلیت را دارد که به مارکسیسم
به عنوان یک ایدئولوژی نیز نسبت داده شود. مرگهایی که به دلایل مشابه در دولتهای
غیرکمونیستی روی میدهد را زیر سیبیلی در کنید.
3-
کمونیزم یا مارکسیسم هر آن چیزی است که شما دلتان بخواهد. در برچسب زدن به کشورها،
جنبشها و رژیمها تحت عنوان «کمونیست» قطع نظر از چیزهایی مثل اهداف واقعی،
ایدئولوژی بیان شده، روابط دیپلماتیک، سیاست اقتصادی، و یا روابط مالکیتی ، خود را
کاملا آزاد احساس کنید.
4-
هرگاه یک سر کشمکش و نبردی کمونیستها بوده باشند، وقوع آن نبرد و تبعات مرگآفریناش
را میتوانید به پای کمونیسم بگذارید. در به کار گیری این متود در مورد جنگ جهانی
دوم کمی احتیاط کنید. جنبشهای فاشیستی که بر علیه شوروی و یا پارتیزانهای
کمونیست میجنگیدند، خوب هستند، اما مواظب باشید علناً از آلمان نازی تمجید و ستایش
نکنید. اگر این میل به تحسین و ستایش خیلی به شما فشار میآورد، در جلسات خصوصی به
این کار مبادرت کنید.
5-
شما تصمیم میگیرید که مارکسیزم واقعا به چه معناست، و نماینده مشروع و برحق
کمونیسم که بوده است. علی رغم این که واقعاً از تروتسکی بدتان میآید، اما برای
این که کارتان راه بیفتد وانمود کنید که طرفدار تروتسکی هستید و قدرت به نوعی توسط
استالین ربوده شده است.
6-
دائما از جرج ارول صحبت کنید. از کتابهای مزرعه حیوانات و 1984 نقل قول بیاورید.
اصلا نگران این نباشید که ارول هیچ وقت گذرش هم به شوروی نیافتاده است و هر دوی
این کتابها رمان هستند.
7-
بدون توجه به داده های آماری جمعیتی و یا همخوانی دادهها، از میزان عظیم تلفات
سخنسرایی کنید. سه میلیون نفر مرگ از قحطی؟ هفت میلیون؟ ده میلیون؟ کلاً سر جمع
100 میلیون نفر تلفات؟ نیازی هم نیست نگران این باشید که کسی کار شما را بررسی میکند
یا نه، همان طور که خوشبختانه شما هم کار کسی را تطبیق نداده و بررسی نکردهاید.
8-
هر شخصی، هر زمانی در یک حکومت کمونیستی دستگیر شده باشد، به احتمال بسیار زیاد بیگناه
بوده و از هر جرمی مبرا است. کمونیستها فقط شاعران بیآزار و رسولان سیاسی که میخواستند
پیامهای سراسر مهر و زیباییشان را در جهان بپراکنند، دستگیر میکردهاند.
9-
پشت هر کاری که استالین کرده و یا نکرده است، انگیزه ی پنهانی فاسد و شیطانی وجود
داشته است. هر کاری.
10-
با الهام از توصیه شماره 9، به یاد داشته باشید که استالین یک قادر مطلق بود، شاید
تجسّدی از ویشنو خدای هندوها، که کاملا از هر آن چه در شوروی میگذشت آگاه بود و
بر همه وقایع روی داده از 1924 تا 1953 کنترل کامل داشت. همه وقایع این دوران به
اراده استالین روی میداده است. استالین از جزئیات دقیق همۀ موارد جنایی که در آن
دوران اتفاق میافتاد مطلع بود و در نتیجۀ ستمکاری بی حد و حصر او بود که میلیونها
تن انسان بیگناه بدون توجه به این که شغلشان چه بوده یا کجا زندگی میکردهاند،
همین طوری و بیدلیل به جوخههای آتش سپرده شدهاند. استالین قادر مطلق و و توانا
بوده، پس او نمی توانسته به اطلاعاتی که از دهها هزار نفر از زیردستانش میرسیده،
هیچگونه وابستگی داشته باشد.
11-
به طور مداوم به حکومتهای کمونیستی به خاطر اقداماتی که مشابه آنها در حکومتهای
سرمایهداری همه روزه صورت میگیرند حمله کنید.
12-
ادعا کنید که مارکسیزم ناکجاآبادی است، چون که از توصیفاش از جامعۀ محتمل آتی
چنین بر میآید. مدام ادعا کنید که مارکسیزم شکست خورده چون هیچ وقت توصیفی پر طول
و تفصیل از چگونگی جامعه کمونیستی آرمانیاش به دست نداده است. به این تناقض عظیم
که در این جا بین این دو ادعا میبینید هم هیچ توجهی نکنید.
13-
شروع کنید مارکسیسم را به گونهای ایمان مذهبی، انتظار باوری، و یا هر زهرمار
معنوی دیگری که به ذهنتان میرسد ارجاع دهید. وقتی هم کسانی به شما نشان دهند که
میتوان میان هر ایدئولوژی سیاسی و سایر مذاهب شباهتهایی یافت، از آنها روی
بگردانید.
14-
اصول حمله دوگانۀ ضد کمونیستی را به یاد داشته باشید: زیرآب سیستم پسااستالینی را
در زمین اقتصاد بزنید، و مدعی شوید که این سیستم ابدا کارایی ندارد. هر وقت هم طرف
شما مطلع از آب درآمد و به شما خاطر نشان کرد که همین سیاست اقتصادی سوسیالیستی در
دوران استالین کارا بوده، و در واقع بسیار خوب هم کار میکرده است، آن وقت به آن
دوران از جنبۀ حقوق بشری حمله کنید.
15-
دو کلمه -طبیعت بشر (فطرت). طبیعت بشری چیست؟ برای مقصود شما، طبیعت بشری توضیحی
فوری است که نشان می دهد چرا ایدهها و یا سیستمهای سیاسی که خوشآیند شما نیست
اشتباه هستند.
16-
انقلاب بلشویکی از دل خشونت و خونریزی بیرون آمد. انقلابهای بورژوایی همگی با
رفراندومهای دموکراتیک به انجام رسیده، و به هیچ وجه در آنها خشونتی روی نداده
است.
17-
دائما از کلماتی مثل «آزادی» و «دموکراسی» استفاده کنید. هیچ جدالی را هم بر سر
تعریف این اصطلاحات نپذیرید.
18-
کمونیستها میتوانند له و یا علیه هر آن چیزی باشند که در عرصه مشخص مورد نظر شما
رایج و مورد پسند است. اگر شما برای جماعتی دست راستی موعظه میکنید، کمونیستها
طرفدار انحطاط و تباهی و همجنسگرایی هستند. اگر برای جمعی همگام با مُد روز سخنرانی
میکنید، کمونیستها قبلا همجنسگرا هراس بودهاند. در اصل، کمونیستها همزمان هم
خواهان انحطاط اخلاقی و هم اُمُّلهایی منزهطلب هستند. مجدداً، به این تناقض نیز
توجهی نکنید.
19-
به طور مداوم استالین را به خاطر پیمان عدم تجاوز «مولوتف – ریبن بروپ» به باد
انتقاد بگیرید، و هم زمان حمایت و هم دستی آمریکا، بریتانیا و فرانسه را با آلمان
نازی، ایتالیای فاشیستی و امپراطوری ژاپن خیلی پیش از آغاز جنگ و حتی تا حدودی پس
از شروع آن نادیده بگیرید. طبق معمول، اجازه ندهید طرف بحث تان مفاد این پیمان عدم
تجاوز را باز کند.
20-
«آزادی» نوبنیاد اروپای شرقی را ستایش کنید. از کاهش عظیم جمعیت ناشی از مهاجرت،
پایین آمدن نرخ زاد و ولد، مسئلۀ کلان الکل و مواد مخدر، بیثباتی سیاسی، جنگهای
داخلی، پاکسازیهای قومی، تجارت غیرقانونی سکس و کودکان حاصل از روسپیگری، جنایت
سازمان یافته، نرخ بالای خودکشی، بیکاری، بیماری و امثالهم یک سره صرف نظر کنید.
اصلا وقتی شما «آزادی بیان» دارید کی به اینها اهمیت میدهد!؟
21-
یک بند درباره فرهنگ ترس در کشورهای کمونیستی سخنرانی کنید. اشاره کنید به این که
«نیمه شب درِ خانهی آدم را میزدند». توجه نکنید به این که «نیمه شب با لگد به در
خانه می زنند و در حالی که با شاتگان به تو نشانه رفتهاند از تخت خواب به بیرون
پرتت میکنند و غیره تنها به این دلیل که شما مشکوک به ساقی مواد بودن هستید»،
اتفاقی معمولی است در نبرد آمریکا علیه مواد مخدر.
22-
به کمونیستها فحش دهید که مذهب را سرکوب میکنند. به مذهبیها فحش دهید که چرا
سکولار نیستند. مگر تناقضی دارد؟!
23-
به طنز این ماجرا توجه نکنید که آمریکا هماکنون درگیر جنگی فرسایشی و پرهزینه با
حریفی است که [برای مقابله با کمونیست ها] خودش ساخته، پشتیبانی کرده و حتی کمک
کرده که اولین بار در افغانستان پیروز شود.
24-
زمانی که با تمام مشکلات دامنهدار جهان که اغلب هر روز هم بدتر میشوند رو در رو
شدید و از شما راه حل خواستند، چه چیزی باید گفت؟ «آزادی!» آنقدر تکرار کنید این کلمه
را که طرف مقابل فرار کند.
25-
به هیچ چیز کمونیستها نمیشود اطمینان کرد. مگر این که تکه نوشته ای چیزی پیدا
کنید که برای هدف شما به کار آید؛ فلان سخنرانی خروشچف در بهمان جلسه سری و یا
هرچه که تروتسکی نوشته است.
26-
رهبران کمونیست توهم توطئه داشتند. به یک خروار شواهد موجود از جمله این که سرمایهداری
دوباره در این کشورها استقرار پیدا کرد و نشان داد که خطر واقعی بوده، توجه نکنید.
27-
نظامهای کمونیستی هیچ وقت محبوب نبوده اند. اگر شواهد زیادی بر خلاف این نشان
داده شد، ادعا کنید که مردم را شستشوی مغزی داده بودند. تلاش نکنید که ببینید این
کار از نظر منطقی و امکانات مقدور بوده یا نه.
28-
همواره ادّعا کنید که پروگاندای کمونیستی بسیار خامدستانه و بدوی است. اما اگر یک
نفر به سراغ شما آمد و خواست یک سری فیلمها و کتابهای ضد کمونیستی آت و اشغال را
به رختان بکشد و بگوید پس این مزخرفات چیست؟ شما سریعاً بزنید به چاک!
29
– از سکولاریسم به نام «آزادی» و «پلورالیسم» ستایش و تمجید کنید تا زمانی که یک
کمونیست سر و کلّه اش پیدا شود، آن وقت ورق مذهب را رو کنید و با آن بازی کنید.
30-
بیرحمیها و هر چیز بد دیگری که در کشورهای غیر کمونیست اتفاق میافتد، خطای
انسانی و اشتباهات «افراد بد» است. هر چیز بدی که در کشورهای کمونیست اتفاق میافتد
نتیجهی کمونیزم، سیستم و ایدئولوژی آن است. در ضمن استالین را هم هیچ وقت فراموش
نکنید.
31-
این که شما ضد کمونیست هستید، به این معنی است که اصلا لازم نیست بر یک ایده
پافشاری کنید و یا ذهن یکپارچه ای داشته باشید. 90 % مواقع، پوپولیستهایی که
ادعای سوسیالیست بودن میکنند را نصیحت کنید که آن چه که میگویند سوسیالیسم نیست،
بعد سیستم سرمایهداری را با «روسیه استالینیستی» مقایسه کنید (اگر در موردش چیزی
نمیدانید مهم نیست کافی است که کتابهای 1984 و مزرعه حیوانات را بخوانید). 99%
مواقع در مورد سرمایهداری شکوه کنید، بعد که کسی از کمونها به عنوان یک سیستم
آلترناتیو نام برد به بهانهای طفره روید. و اگر با فاشیستهای دست راستی سر و کار
دارید، پیوسته از تباهی فرهنگی در سیستم سرمایهداری شکایت کنید در حالی که به طور
متعصبانهای با مارکسیزم بدون دلیل مشخصی مخالفت می نمایید و به میهنپرستی تاریخی
خود گوشه چشمی دارید.
32-
اگر آنارشیست هستید، مرتب انگشت بگذارید بر «شکست» کمونیزم و اصلا توجه نکنید که
ایدئولوژی شما مفتخر به داشتن نرخ شکست 100% در کل تاریخ خودش است. تقصیر را بر
گردن کمونیستها و یا قدرتهای نظامی برتر بیاندازید. دقت نکنید که بهترین جامعهی
آرمانی هم اگر نتواند در مقابل حملات نسبت به خودش دفاع کند بیارزش است.
33-نئونازی؟
کمونیزم برای یهودیهاست. بحث تمام.
34-
نئوهیپی؟ تبت!
35-
در حالی که رابطهی آمریکا با چین را که در زمان نیکسون آغاز شده و نقش مهم چین در
اقتصاد سرمایهداری آمریکا را مسکوت میگذارید پیوسته آن نسلکشی منتسب به مائو را
محکوم کنید. هر زمان که میخواهید در مورد چیزهای مثبت چین صحبت کنید این از برکات
سرمایهداری است و هرگاه که میخواهید نقدش کنید چین همچنان کمونیست است.
36-
ادعا کنید که مارکسیسم در معنای واقعی کلمه عملی نیست. البته نئولیبرالیسم،
دموکراسی و آزادی هم همین طور اما به اینها فکر نکنید.
37-
همیشه تأکید کنید که بر اساس تحقیقات شما، کمونیستها بدون توجه به زمان، کشور،
دوره تاریخی، تجربههای گذشته و هر چیز دیگری به دنبال ساختن یک نسخهی به روز از
روسیهی استالینیستی هستند. به حماقت نهفته در این حرف هم اصلا توجه نکنید. مثلا این
که کشور شما دیگر صنعتی شده است و لازم نیست که با یک اقتصاد عقبافتادهی قدیمی
دست و پنجه نرم کند.
38-
یاد بگیرید که از کلمات معجزهآسایی مثل «تمامیتخواه» استفاده کنید. این کلمات میتوانند
دو ایدئولوژی کاملا متضاد را به هم وصل کنند: کمونیزم و فاشیزم.
39-
اصلا توجه نکنید به این که دولتهای سوسیالیست بیشتر از ناحیه اصلاحاتی که در حیطه
بازار انجام دادند دچار بحران شدند.
40-
وقتی با مسألهی تعداد و یا زمینهی تاریخی به چالش کشیده می شوید، تقسیمبندی خود
را بر اساس برچسبهایی مانند «جباران بی رحم» و «قاتلان سفاک» انجام دهید. به یاد
داشته باشید که افرادی مانند استالین تعداد بیشماری از مردم را کشتند، چون مردمکش
بودند و مردم کش بودند، چون تعداد زیادی از مردم را کشتند! کاملا قانع کننده است.
ضمیمهی
تقویتی مخصوص نوگُلان ضد کمونیست در ایران
41-
هر هواپیمایی که سقوط میکند را توپولوف نامیده و بدون توجه به از رده خارج بودن
هواپیما و استانداردهای پایین پرواز در ایران، این اتفاق را مرتبط با کل صنایع و
تکنولوژی در شوروی و در نتیجهی ناکارآمدی کمونیزم معرفی کنید. در مورد دلالان
هواپیما در ایران و «دست نامرئی بازارش» لازم نیست خاطر خود را مشوّش ساخته و یا
توضیحی دهید.
42-
همسایه شمالی را در کل تاریخ، اتحاد جماهیر شوروی معرفی کنید، چه زمانی که در مورد
«ترکمن چای» بحث می کنید و چه زمانی که در مورد تقسیم دریای خزر با مافیای روسی.
43-
مهم نیست که رژیم ایران تا مغز استخوان سرمایه¬داری است. اگر می-خواهید در مملکت
کاره¬ای شوید، اسلام را به عنوان آلترناتیو سرمایه¬داری و کمونیزم معرفی کنید. اگر
کسی جرأت کرده و در این زمینه سوال پرسید که اقتصاد اسلامی چیست؟ با طرح فیزیک
اسلامی بلایی بر سرش بیاورید که کلاّ پشیمان شود. بهترین دفاع حمله است.
44-
ببینید، وقتی یک راننده اتوبوس در کشوری مثل ونزوئلا رئیس جمهور می شود، این را
عاملی برای تخطئه و دالّ بر تبلیغات پوپولیستی آن سیستم سیاسی بدانید، اما وقتی
نوه موسیلینی، رهبر فاشیست ایتالیا، که یک پورن استار بوده به سِمت مشاور
برلوسکونی منسوب می شود، از شادی فغان برآرید و از این شایسته سالاری تعریف و
تمجید کنید!
45-
اگر در دهه 60 و در زمان قتل عام کمونیستها در زندانهای جمهوری اسلامی در حاکمیت
حضور داشته و یا در جریان وقوع آن بوده اید، هیچ اهمیتی ندارد؛ اگر هم که سنّ و
سال تان به این مسئله قد نمی دهد که فبها. مهم این است که برای فحاشی به رژیم حتما
به دادگاههای استالینیستی ارجاع دهید. اگر در این مورد چیزی نمی دانید مهم نیست.
استالین را به عنوان ناسزا استفاده کنید. یخ اش میگیرد. در صورت مهارت یافتن در
این رشته میتوانید برای ادامه تحصیل با بنیادهای مرتبط با «آزادی» در خارج از
کشور نیز تماس بگیرید.
46-
تمام کمونیست ها را توده¬ای و و در تمامی ادوار تاریخی به عنوان خائن به مملکت
اعلام کنید. اصولا دست توده¬ای¬ها را در پشت تمام سیاست¬های جمهوری اسلامی شناسایی
کرده و افشاگری نمایید.
47-
اگر طرفدار شاه هستید، کمونیستها مسئول سر کار آمدن و جنایتهای رژیم اسلامی
هستند. حتما به «ارتجاع سرخ و سیاه» اشاره کنید. اگر طرفدار رژیم هستید، کمونیستها،
سلطنتطلبان و مجاهدین را تحت عنوان عنوان دشمنان اسلام شناسایی نموده و کشتن شان
را مباح بدانید. اگر مجاهد هستید کمونیستها را اپورتونیستهای چپ نما بخوانید مگر
آن که برای دستبوسی و گرفتن جیره خدمت برسند.
48-
اگر پیر هستید با بزرگواری و لبخند به کمونیستها بگویید که «ما هم در جوانی ….» و
«بزرگ میشوی عاقل میشوی» و اگر جوان هستید کمونیستها را از مُد افتاده، منقرض
شده و متعلّق به عصر حجر بدانید.
49-
به مذهبیها بگویید که زنان چریک در خانههای تیمی، اشتراکی بوده اند و به
طرفداران حقوق زنان اعلام کنید که زنان در خانههای تیمی زیردست و مجبور بوده اند
لباس های پوشیده و تیره بر تن داشته باشند. اصولا هرگز به شرایط مبارزه مسلّحانه
فکر نکنید. همین شنیدههای شما از روزنامههای رسمی کافی است. به ویژه در این خصوص
به تیم قوچانی مراجعه کنید که اطلاعات ذی قیمتی دارند!
50-
با پوزخند و کلبی مسلکی بگویید که دوران انقلاب ها گذشته است. اگر کسی دلیل خواست،
جمله را تکرار نموده و بر روی پوزخند تمرکز کنید تا خودش خسته و بی خیال شود.