حمله سایبری به سیستم توزیع سوخت در پمپبنزینها ربطی به برنامهی پشتپرده برای گران کردن قیمت بنزين با آمادهسازی افکار عمومی برای قطع اینترنت جهانی و جایگزین کردن اینترانت و اینترنت ملی به جای آن ندارد. اگر چنین فکر میکنید نظام جمهوری اسلامی را درست نمیشناسید.
افکار عمومی؟! از کی تا حالا جمهوری اسلامی افکار عمومی را به یک ور خودش حساب کرده است که الان برایش مهم باشد. بله کارهایی میکند اما ته خلافیتش راهاندازی «اتاق فکر بنزین»، اتاق فکر گران کردن برق و انرژی، استخدام امثال عباس عبدی، لیلاز، گروههای سایبری، گاندوسازی و کیهاننویسی است. سهامداران قدرت و ثروت در سیستم جمهوری اسلامی وقتی مجبور باشند کاری را انجام دهند انجام میدهند و به هزینههایش توجهی نمیکنند. میخواهد ممنوعیت دوچرخهسواری زنان باشد یا صحنههای خشن رفتار ماموران گشت ارشاد، یا اعدام کردن و جنازه تحویل ندادن، یا کشتن صدها نفر در خیابان یا قطع کل اینترنت ایران، یا برگزاری یک انتخابات که از آن آنگوزمان بیرون بیاید.
جمهوری اسلامی از اینترنت بیشتر از اسرائیل و آمریکا میترسد.
جمهوری اسلامی از اینترنت بیشتر از کل نیروهای اپوزیسیون میترسد.
جمهوری اسلامی از اینترنت بیشتر از شبکههای ماهوارهای و کانالهای فارسیزبان دولتهای خارجی میترسد.
جمهوری اسلامی از اینترنت بیشتر از گروههای مسلح میترسد.
جمهوری اسلامی از سالها قبل برای کنترل و محدودسازی اینترنت برنامه دارد و به شدت پیگیر آن است. روزی که بتواند آنچه به دنبالش است را انجام دهد، میدهد. اگر بتواند میکند مگر اینکه نگذاریم. تکلیف اعضای جامعه هم بعد از دی۹۶ و آبان۹۸ روشنتر شده و هرکسی انتخاب خودش را کرده است. کار از تنظیم افکار عمومی گذشته است. گرسنگی و فقر و فلاکت را با کلمات و تئاتر و پروپاگاندا نمیتوان جواب داد.
نکته دیگر اینکه نظام حاکم بر ایران به شدت دچار بحران است. خزانه خالی، پولهای نفت بلوکه شده، تحریمها کمرشکن، اقتصاد فروپاشیده، تورم و گرانی افسارگسیخته شده، ارزش پول ملی نابود شده، فساد کل ساختار را فلج کرده و جامعه آمادهی انفجار است. جمهوری اسلامی خودش این فتیله را روشن نمیکند. اتفاقاً سرکوب اعتراضات_اجتماعی با خشونت شدید و سلاح جنگی نشان میدهد که طبقه حاکم بر ایران ترسیده است مایل نیست کوچکترین ریسکی انجام بدهد. جمهوری اسلامی دنبال نمدار کردن انبار باروت و خاموش کردن هر شعلهای است چون میداند اعتراضات وسیعتر از اعتراضات آبان نود و هشت یعنی پایان!