برخی افراد میگویند در مقطع حساس کنونی برای اینکه ایران تجزیه نشود نباید کاری کرد. واقعیت این است که کاری نکردن و تداوم وضعیت فعلی ایران اثری بسیار بدتر از تجزیه بر ایران خواهد داشت چون ایران تجزیه نخواهد شد. فدرالیسم هم بعید است که در ایران به دلیل مشکل اجرا، پا بگیرد (غیرممکن نیست). اگر که جمهوری اسلامی به سمت ساخت سلاح هستهای برود ایران دچار وضعیت جنگ داخلی شبیه لیبی خواهد شد. یا بمباران میکنند و بعد رها میکنند و یا اگر موفق به سازماندهی آلترناتیو خودشان شده باشند به طرف مختلف آن آلترناتیو را مستقر میکنند. راهکارهای دیگر این است که یا باید جا استحاله شود و از راه مسالمت آمیز به سمت تعدیل و تغییر ایدئولوی پیش برود و یا اینکه روی ایدئولوژی خود پافشاری میکند و جامعه ایران به دلیل شرایط داخلی و خارجی وارد یک شرایط انقلابی میشود و آلترناتوی یا رهبران جدید خودش را میسازد. همانطور که بارها گفتهام چسب_جامعه ایران شل شده و جاهایی به مویی بند است. یک انگولک با طرح و برنامه یا بیطرح و برنامه کافی است که جامعه ایران را چند تکه کند. برای دوباره چسباندن جامعهی تکه و پاره شده ایران از دین و ناسیونالیسم کاری ساخته نیست ولی اندیشههای لیبرالی و سوسیالیستی میتوانند پیوند زننده جامعه ایران و مقابله با تکه و پاره شدنش باشند. یک نکته بسیار مهم را هرگز فراموش نکنید. هیچ سرنوشت محتومی برای انسانها و جوامع وجود ندارد. هیچ جبری در کار نیست که انسان و جوامع را دقیقاٌ به نقطه خاص یا وضعیتی مشخص تبعید کند. امر مطلقی در جهان وجود ندارد. با شناخت و درک ضرورتها میتوان آزادی عمل و انتخاب داشت و هنرمندانه و خلاقانه وضعیتها را تغییر داد. نیروی مادی را جز با نیروی مادی مادی نمیتوان از میان برداشت. «نیرو برآیند نیروهاست.» برای تغییر هر وضعیتی فقط کافی است بر نیروهای نگه دارنده آن وضعیت فائق شد و یا اینکه با انتخاب یک محل درست برآیند نیروها را به آن منتقل کرد. با آگاهی، نیروی مادی و زمان میتوان هر وضعیتی را عوض کرد حتی ضرورتها را.