در نظام اعتباری، پول نيست كه از بين میرود، بشر است كه از بين میرود، و تبديل به پول میشود. به عبارت ديگر پول جزيی از ذات بشر میگردد. فرديت و اخلاق بشری تبديل به كالای خريدنی و گوهر پول میشوند. اينجا ديگر فلز يا اسكناس نيست كه ماده و جسم جوهر نفسانی پول را تشكيل میدهند، پای هستی آدمی، گوشت و خون او، فضايل اخلاقی و حسن شهرت اجتماعی او در ميان است، به همين دليل در داخل نظام مسخ كنندهی پول هر پيشرفتی در واقع نوعی انحطاط و تباهی است.
پول فقط یکی از وسائل دولتمندی نیست، بلکه وسیله اعلای دولتمندی یا ذاتِ دولتمندی است.
پول نقش خدای حقیقی را بازی میکند. همین واسطه است که نیروی حقیقی حاکم بر اشیایی را که من با آنها در رابطهام تشکیل خواهد داد. پرستش این خدای تازه ابعاد روز به روز گستردهتری پیدا خواهد کرد و تبدیل به هدفی فینفسه خواهد شد. اشیا بدون وجود این رابطه ارزشی نخواهند داشت، زیرا که در پرتو نمایندگی اوست که اشیا واجد ارزشاند (در حالی که در آغاز این طور نبود: در آغاز پول از آنجا ارزش داشت که نماینده کالاها بود). این باژگونگی در رابطهی پول با اشیا [در نظام پولی و شیوه تولید کالائی] امری اجتناب ناپذیر است.
این مسیحای جدید نخست به عنوان نماینده آدمی در برابر خداست، اما سپس تبدیل به خدای آدمی و سرانجام نماینده آدمی در برابر آدمی به طور کلی است. مسیحا در عین حال خدای تغییر ماهیت داده شده و بشر تغییر ماهیت داده شده است: خدا ارزشی ندارد مگر به خاطر مسیحا بودنش، و بشر ارزشی ندارد مگر آنکه نشانی از مسیحا داشته باشد. چنین است پول.
پینوشت: دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی۱۸۴۴ یا دستنوشتههای پاریس مجموعه یادداشتهایی هستند که بین آوریل و اوت ۱۸۴۴ توسط کارل مارکس نوشته شدهاند. این یادداشتها در زمان زندگی مارکس و مدتها پس از مرگش منتشر نشد و برای اولین بار در سال ۱۹۳۲ توسط پژوهشگران اتحاد جماهیر شوروی یافته شد و به چاپ رسید. یکی از ویژگیهای این کتاب این است که مغز را علیه تفکر مکانیکی و یک بعدی به کار میکشد.
#کارل_مارکس
#گروندریسه
#کاپیتال
#سرمایه
#دستنوشتههای_اقتصادی_و_فلسفی۱۸۴۴
#دستنوشتههای_پاریس