۱۳۸۴ شهریور ۲۸, دوشنبه

متن دفایات کرامت دانشیان در دادگاه نظامی











به نام خلق محروم ایران
به دلیل آنکه نوعی حکومت نظامی مخفب در وطن ما جریان دارد، به همان دلیل دادگاه های نظامی نیز صلاحیت خود را خود به خود تایید می کنند.»
دادستان _ «آقای رئیس دادگاه ، استدعا می کنم در اجرای ماده 1294 به متهم تکر داده شه، همانطور که مقرر فرمودند در مورد متهم دیگر، که در حدود دفاع از خودش، و رد اتهام و در مورد هر مطلبی که می خواد علی مطالبی که من به طور مستند در دادگاه اظهار کردم، عرض بکنه و مبادرت به تبلیغ که خودش یک جرم مستقله نکنه.»
کرامت_ « من داشتم راجع به همون چیزی که ... »
رئیس دادگاه _ «بفرمائید خواهش می کنم. ماده 1294 به متهم ابلاغ شده و در شروع دفاع از خود مطالبی بیان بکنه ومنتظر بقیه دفاع هستم.
کرامت _ «منتظر باشید»
رئیس دادگاه _ «بفرمائید»
کرامت _ «میلیونها فرد در نیروی نظامی، بدون اینکه در زمینه ی تولید و یا فعالیتهای جتماعی نقش داشته باشند، به بازی بیهوده ای مشغولند. بودجه گزافی که صرف خرید سلاح و نگهداری این افراد و بنا به قدرت نظامی می شود همچون همان بازی بیهوده است.»
رئیس دادگاه _ «شما مطالبی که می فرمائید درست باید در ردیف اتهام خودتون باشه»
کرامت _ «می رسیم به اون مطلب.من باید از عقیدم دفاع کنم و می رسم به اون مطلب. اینها مقدمه اونه؛
این قدرت جز سرکوب هر گونه آوای رهایی و مردمی وظیفه ی دیگیری ندارد.به گلوله بستن کشاورزان ، ذهقانان و مبارزان راه مردم جزو وظایف اصلی آن محسوب می شود.
انقلابات مردم نشان داده اند که بزرگترین قدرتها نیز سرنوشتی جز شکست ندارند.تمام مبارزان و مردم جهان نیز به طور مداوم ، با اختلافات طبقاتی سر ستیز داشته اند. موفقیتهایی کهدر این راه نصیب خلقهای محروم شده است، پیروزی مردم راتایید می کند. خلقهای رها شده ، جنبشهای در حال پیروزی در پهنه دنیا ، امید نجات مردم از قید و بند فقر ،فساد و بی عدالتی نوید می دهند.تاثیری نیز که انقلابات رهایی بخش در جنبشهای در حال رشد دارند،در مبارزات ایران بی تاثیر نیست؛ علاوه بر اینکه ، سر آغاز هر جنبش در هر نقطه شرایط جامعه همان محل می باشد.
اگر شما با دستگیری گروهی کوچک، شکنجه، زندان و اعدام می گوئید که کار تمام شد و دنیا به کام شد ... »
]در اینجا ابراهیم فرهنگ رازی که پشت سر کزامت دانشیان نشسته است گویا می گوید: «دروغ است.» منظور «شکنجه» است. رئیس دادگاه زنگ می زند و به معترض اخطار می دهد. کرامت بر می گردد و به معترض پاسخ می دهد: «نشون دارم» و سپس مطالبش را ادامه می دهد.[
«با دیدن اوضاع جهانی مبارزه جز این نتیجه ای نخواهید گرفت که شکست با شماست. علاوه بر زندگی دو  سوم مردم دنیا که به زندگی شعادتمند و انسانی رسیده، بخاطر آورید که خلق قهرمان ویتنام ، امپریالیسم آمریکا را با چه مقاومت و قدرتی چون سگ پاسوخته فراری می دهد ...»
رئیس دادگاه _ «این قسمت از دفاعیات شما مربوط به رفع اتهام از خودتون نیست.شما فقط از اتهاماتی که نسبت به شما داده شده است و چیزی که به نفع خودتون مفید می دونیدبفرمائید.»
کرامت دانشیان (با خونسردی) _ «کم مونده آلان می رسیم»
رئیس دادگاه _ «مطالب زیادی رو حذف کنید.»
کرامت دانشیان _ «مبارزات کامبوج در حال رهایی، لائوس، ظفار و انقلاب مقدس فلسطین را به خاطر بیاورید. جنبشهای ظفرنمون باسک اسپانیا ، توپاماروس آرژانتین و ارتش آزادی بخش ترکیه و اریتره حبشه را از یاد نبرید.
در ایران نیز جنبش هیچگاه از پا تیافتاده است و برای پایان مبارزه  طبقاتی این هیات حاکمه ایران ایت که باید آخرین دفاع خود را تنظیم نماید.حتی اگر...»
دادستان _ «از ریاست دادگاه استدعا می کنم لطفا به متهم ابلاغ بفرمائید در حد دفاع از خودش دفاع بکنه...»
رئیس دادگاه _ «به متهم ابلاغ شد.»
دادستان _ « ... هرچه می خواهید بگوید. در دفاع از خودش، در رد دلایل من.»
کرامت دانشیان _ «این درست به دفاع من مربوط میشه. یعنی دفاع از خودم.من مواردی رو که باید جواب داده می شد به شما، وکیل مدافع ام داده ؛ و این ، چون به عقاید من مربوطه باید همه رو بخونیم.»
رئیس دادگاه _ «شما در مورد عقیده ی خودتون مطلبی نفرمائید. شما به عنوان آخرین دفاع، اخطار شده قبلا...»
کرامت دانشیان _ «چرا نمی خواهید عقاید منو بدونید؟»
رئیس دادگاه _ «برای اینکه عقاید شما هر چی که باشه مربوط به خودتونه. شما اتهامی دارید که در اینجا دادستان طبق کیفر خواست گفته، وکلاتون از شما دفاع کرده ، در مسیر این اتهام ، هر مطلبی رو که به حال خودتون مفید می دونید بفرمائید.مطالبی که شما در اینجا می فرمائید جنبه ی تبلیغاتی و حکایتی و قصه داره و هیچ کدام مربوط به آخرین دفاع شخصی خودتون نیست. روی این نظر هست که من می خوام از خودتون دفاع بکنید.به عنوان آخرین دفاع.»
کرامت دانشیان _ «دفاع من در این زمینه چیزی که شما می خواهید نیست. چون دفاع از شحص خودمونرو به عهده ی وکیل گذاشتیم و وکیلمون از نظر حقوقی دفاعیات خودش رو ارائه داد به شما»
رئیس دادگاه _ «اگر شما غیر از دفاعیات وکیل خودتون مطلبی ندارید که در مسیر خودتون هست، این مطالبی که می فرمائید، ایم مطالب قصه و حکایته که ارتباطی به آخرین دفاع نداره.»
کرامت دانشیان _ «قصه و حکایته!!! پس همینجوری میدم به چیز ، منشی دادگاه.»
رئیس دادگاه _ «من به شما اخطار می کنم. به عنوان آخرین دفاع ار اتهام انتسابی و چیزی که برای دفاع از خودت...»
کرامت دانشیان _ «دفاع من همینه»
رئیس دادگاه _ «اگر مطالبی که نوشتید در همین مقوله ست که خوندید ، اینها آخرین دفاع نیست.»
کرامت دانشیان _ «چند سطری داریم که به آخرین دفاع خودم هم می رسم.که مبارزه ی مسلحانه رو تایید می کنه...»
رئیس دادگاه مانع خواندن دفاعیه می شود و کرامت دانشیان دفاعیه اش را به منشی دادگاه می دهد.

بازی پورتوریکو

    این یکی از بازی های مورد علاقه‌ی من و همسرم است. هر دو در آن مدعی هستیم، بر سر آن دعواها کرده‌ایم و هر کدام از ما برای پیروزی در این ب...